مرکز کنترل درونی و بیرونی و اهمیت آن در خود کارآمدی
انسان در زمان هایی که با چالش هایی مواجه می شود دارای عکس العمل های گوناگونی است و دلیل این امر نیز نوع کنترلی است که بر روی زندگی دارند شما تصور می کنید که با کنترل کردن می توانید شرایط را تغییر دهید؟ برخی از افراد تصور می کنند که نمی توانند بر روی شرایط کنترل داشته باشند و تلاش های آن ها عموما بی فایده است آن ها تصور می کنند که همه چیز به نیرویی برمی گردد که از خارج احاطه شده است و ما نمی توانیم کنترلی بر روی آن داشته باشیم. برخی بر این باورند که نوعی مرکز کنترل در خود فرد وجود دارد که می تواند شرایط را به کنترل خود در آورد و می تواند نقش بسیار مهمی در زندگی فرد داشته باشد.
جولیان روتر یکی از روان شناسانی است که در این زمینه به تحقیق پرداخته است این روان شناس مشهور آمریکایی تعریفی از مرکز کنترل ارائه داده است از نظر این روانشناس مرکز کنترل برای توصیف کردن احساساتی از قبیل احساس مسولیت یک فرد در مقابل رویدادهایی است که در زندگی رخ می دهد در واقع فرد مسولیت اتفاق های زندگی را بر عهده خود یا دیگران قرار می دهد و همین امر است که نشان دهنده کنترل درونی یا بیرونی فرد می باشد.
مرکز کنترل درونی و بیرونی
افرادی که منبع کنترل درونی دارند می توانند مسولیت رخدادهای زندگی خود را برعهده بگیرند آن ها زندگی را بر اساس توانایی های خود می سازند و به اتفاقات و پیشامدها توجهی ندارند اگر در زندگی با شکستی مواجه شوند آن ها این اتفاق را ناشی از عدم توانایی و به دلیل اشتباهات خود می دانند اما از سوی دیگر افرادی که دارای کنترل بیرونی هستند می توانند حوادث و اتفاق های زندگی را بر حسب شانس بسنجند نحوه کنترل کردن اتفاقات و زندگی می تواند مراحل و طیف های مختلفی داشته باشد اما به طور کلی زمانی که منبع کنترل درون فرد باشد فرد اتفاقات را ناشی از توانایی های خود می دانند و زمانی که منبع، کنترل بیرونی فرد اتفاقات را ناشی از عوامل ژنتیکی و محیطی می داند.
اهمیت منبع کنترل
چه اهمیتی دارد که منبع کنترل را بشناسیم؟ نتیجه تحقیقات مصاحبه ها نشان می دهد درونی یا بیرونی بودن منبع می تواند اهمیت زیادی داشته باشد و نقش مهمی را در زندگی فرد ایفا می کند نقش این منبع در موفقیت و شادکامی افراد بسیار زیاد است. افرادی که منبع کنترل درونی دارند اغلب افراد موفق تر و خوشحال تری هستند. اما این منبع کنترل یک ویژگی شخصیتی محسوب می شود؟ طبق تحقیقات و بررسی ها تربیت فرزند در شکل گیری این منابع اهمیت دارد و افراد با چنین ویژگی های شخصیتی متولد نمی شوند اغلب این افراد دارای والدین مستقلی هستند که به آن ها آموزش می دهند تا به استقلال برسند.
تفاوت های منبع کنترل
مرکز کنترل درونی و بیرونی دارای تفاوت هایی با یکدیگر هستند که در این بخش به آن ها اشاره خواهیم کرد اما نکته قابل اهمیت این است که با آگاهی نسبت به این موضوع می توانند کنترل بهتری بر روی زندگی داشته باشند و دارای منبع درونی باشند.
افرادی که دارای منبع درونی هستند مسولیت پذیری بالایی در زندگی دارند اما در مقابل افرادی که دارای منبع کنترل بیرونی هستند مسولیت های کارهای خود را بر عهده دیگرام می گذارند و نقش عوامل بیرونی و محیطی را بیشتر می دانند. تاثیرپذیری کمی که افراد دارای کنترل درونی از دیگران دارند موجب می شود تا خودشان دست به تصمیم بزنند این در صورتی است که افرادی که دارای کنترل بیرونی هستند موفقیت های خود را ناشی از کمک های دیگران و یا شانس می دانند.
از مهم تریم ویژگی های سازنده شخصیت افراد دارای کنترل درونی می توان به عملکرد شغلی مثبت همراه با خلاقیت، ابتکار، آزادی، احساس خودکارآمدی مثبت، سخت کوشی و تمایل به انجام کارهای توسط خود، داشتن اعتماد به نفس بالا، روحیه چالش انگیز و احساس سلامت جسمی بالا اشاره کرد.
افرادی که دارای شخصیتی با کنترل بیرونی هستند اغلب موفقیت خود را بر اساس شانس و محیط اطراف می دانند آن ها در زمان شکست توانایی های خود را باور ندارند و تصور می کنند که کمبودهای محیطی موجب بروز چنین شکست هایی شده است آن ها شخصیتی ناامید دارند و در برابر شرایط سخت زندگی منفعل هستند درماندگی و درماندگی آموخته شده در این افراد در سطح بالایی است زیرا تصور می کنند که هیچ گاه نمی توانند کاری را به شکل درست انجام دهند و این درماندگی را باور کرده اند.
اهمیت مرکز کنترل در خودکارآمدی
مرکز کنترل درونی می تواند تاثیر مهمی در خودکارآمدی فرد داشته باشد روان شناسان مشهوری در این زمینه به تحقیق و بررسی پرداخته اند اغلب آن ها معتقدند که توانایی افراد برای دستیابی به اهداف اهمیت دارد افرادی که دارای خودکارآمدی بالایی هستند دارای کنترل درونی هستند آن ها حتی مسائلی همچون سلامت را نیز وابسته به این امر می دانند. برای مثال: فردی که دارای مشکلات جسمی است توانایی لازم برای درست کردن غذای سالم را نداشته است و این امر به دلیل نبود توانایی های لازم و نه شرایط محیطی است.
بنابراین می توان گفت که سلامت جسمی فرد با خودکارآمدی او رابطه دارد و افرادی که دارای سطح بالای خودکارامدی هستند می توانند جسمی سالم نیز داشته باشند آن ها اغلب ورزش می کنند و دارای رژیم غذایی سالم هستند که این امر ناشی از توانایی های آن ها می باشد و نقش مهمی در بخش های دیگری از زندگی آن ها نیز دارد.