مثل همیشه سر غذا رسیدم و منتظر آوردن غذا و حمله کردن. دیدم یه بطری آب سیب هویج گذاشته جلوی خودش با یه کاسه ماست. همینطور نشسته و زل زده بهشون. دخترخاله م رو میگم. انگار منتظر بود اذون بگن تا روزه شو باز کنه. ولی در واقعیت منتظر بود ناهار رو که فسنجون چرب و چیلی خاله پز بود با دیس برنج بیارن.
یه آن فکر کردم چرا میخواد با فسنجون آب سیب هویج بخوره آخه؟ چه تفاهمی با هم دارن این سه تا؟ بعد به خودم گفتم اصلا تو چیکار داری؟ والا …
خلاصه انقدر گرسنه م بود میخواستم حسابی از خجالت فسنجون در بیام. همین که بشقابم رو پر از پلو کردم و داشتم توی ظرف فسنجون شیرجه میرفتم که دیدم برای خودش آب سیب هویج ریخته تو لیوان دو قلوپ میخوره میذاره پایین. دوباره دو قلوپ میخوره میذاره پایین.
طاقت نیاوردم. همونطور که داشتم دو لُپی غذا میخوردم ازش پرسیدم چرا غذا نمیخوری؟
یه جوری که انگار صداش از ته چاه درمیاد گفت: نمیتونم. روز چهارم رژیمم فقط باید آب میوه و ماست بخورم.
من که چربی های گردو توی دهنم ماسیده بود پرسیدم برای ناهااااااار؟ بعدش گفتم انشالا که صبحونه خوب خوردی؟
گفت: اره. یه فنجون قهوه و یه حبه قند و یه ورق نون تست.
کم کم داشتم نگرانش میشدم. گفتم خوبی الان؟
گفت: آره.
منم توی ذهنم گفتم از رنگ زرد صورتت که با رنگ سال ست شده مشخص هست که خوبی.
خلاصه اینکه متوجه شدم دخترخاله ما اسیر رژیم شده اون هم از نوع کانادایی ش. جالب اینجاست که خودش هم میدونه رژیم کانادایی رژیم خیلی سختی هست که خیلی از متخصص ها تاییدش نمیکنن اما میگه چاره ای ندارم و باید تا عید وزن کم کنم. دیگه مَثَلِ “بُکُش و خوشگلم کن” اینجا جواب میده.
یکی نیست بهش بگه آخه چاقالوی من، 30 سال بابت این همه عظمت و چربی زحمت کشیدی حالا 15 روزه رژیم کانادایی همه ش رو میسوزونه میبره هواااا ؟!!!
رژیم کانادایی چی از جونِ ما میخواد؟
میگه قراره با این رژیم کانادایی 15 روزه به وزن ایده آل برسه. و بین اون هایی که قصد دارن توی کوتاه ترین زمان ممکن، وزن کم کنن این رژیم طرفدارهای خاص خودش رو داره.
وقتی برنامه روزانه رژیمش رو دیدم با اینکه تا جایی که جا داشتم غذا خورده بودم اما احساس ضعف بهم دست داد. خیلی سختگیرانه و ظالمانه برنامه رو نوشته بودن. واقعا اراده میخواد بهش پایبند بمونی.
صبحونه ها فقط قهوه یا چای با یه حبه قند. یه روزایی بهش یه حالی میدن و یه ورق نون تست بهش اضافه میکنن. که من خودم شخصا با یه بسته کاملش هم احساس سیری نمیکنم.
ناهار هم توی بهترین حالت نصف سینه مرغ رو آب پز یا کبابی با کاهو و آبلیمو میخورن. بیشتر شبیه میان وعده ست. یه روزهایی هم یه دونه یا دو تا تخم مرغ آب پز یا ماهی کبابی یا چند ورق کالباس باید نوش جان کنی.
برای شام 300 گرم گوشت یا مرغ آب پز، یا فقط سالاد کرفس و کلم و سس آبلیمو، پنیر رژیمی، هویج و تخم مرغ آب پز.
یه چیزی که خیلی توجه من رو جلب کرد این بود که اگر امشب بهت اجازه خوردن گوشت آب پز رو بده فرداشب محکومی به خوردن سالاد اون هم کرفس. انگار که یه شب بهت حال دادن رو میخواد حسابی شب بعد از حلقومت بکشه بیرون. تازه اصرار داره با آبلیموووو. اسمش میاد فشارم میفته.
برای من مثل یه شکنجه میمونه اما دختر خاله جان پذیرفته بود و باید تا 12 روز طبق دستورات رژیم کانادایی پیش میرفت و 3 روز هم به قول خودشون رژیم تثبیت داشتن.
کفه مخالف های این رژیم خیلی پایین تر از کفه طرفداراش هست. یعنی تعدادشون خیلی بیشتر هست. که به نظر من هم منطقی میاد.
قوانین رژیم دیکتاتور کانادایی (مواظب رفتارتون باشید)
یه سری قوانین، این رژیم داره که اگه رعایتش نکنید حسابی عصبانی میشه.
۱. اگه یه موقع اشتباها شیطون گولتون زد یا یادتون رفت که رژیم هستید یه شکلاتی آب نباتی چیزی که توی رژیم تون نیست خوردید، از همون لحظه از سرزمین رژیم کانادایی اخراج میشید و تبعید میشید تا به رفتار اشتباهتون فکر کنید و تا دو ماه حق ورود به سرزمین رو ندارید (نمیدونم چرا رهبر کره شمالی اومد جلوی چشام)😁
۲. میان وعده، قدغن. (من با میان وعده زنده ام)
۳. الکل، شیرینی، روغن، سس، شکر،کربوهیدرات، چربی، غلات، قدغن.
۴. دست بردن توی ترکیبات روزانه غذایی، چه عمدی چه سهوی، قدغن.
۵. یه قانون خوبی که داره میگه اجازه دارید هر چقدر که دلتون میخواد آب بخورید.
۶. یه قانون خوب دیگه این هست که میگه اون هایی که فشارخون، ناراحتی های قلبی، زخم معده و یه سری دیگه بیماری ها رو دارن حق ورود به مرزهای رژیم کانادایی رو ندارن.
پته های رژیم کانادایی، شناور بر روی آب های اقیانوس اطلس
اینکه تو یه برنامه منظم و دقیق غذایی داشته باشی خیلی خوبه و این مساله توی این رژیم رعایت شده (البته خیلی سختگیرانه، کمی انعطاف هم بد نیست). ولی فقط خیلی منظم و دقیق بهت میگه چی بخوری. اما محتویات اون ترکیبات غذایی اصلا اصولی و منطقی نیست. وقتی جزئیات اون رو میخونی دلت برای یه پرس غذای درست و حسابی ضعف میره.
اول اینکه کربوهیدرات و چربی کلا از توی مواد غذایی حذف شده. دو تا منبع بزرگ تامین انرژی بدن کنار گذاشته شده و هیچ منطقی پشتش نیست. از میوه هم هیچ خبری نیست. البته به غیر از اون آب سیب هویج روز چهارم وسط فسنجون ما.
صبحونه وعده ی به این مهمی، سلطان وعده ها، خیلی راحت توی این رژیم نادیده گرفته شده. وعده ای که سوخت و ساز بدن رو استارت میزنه مگه میشه با یه حبه قند و یه فنجون قهوه سر و ته ش رو هم آورد؟!
با این رژیم خیلی از ویتامین ها و مواد معدنی مورد نیاز بدن هم تامین نمیشه. مثلا بدن به شدت با کمبود ویتامین B مواجه میشه که هیچ نتیجه ای نداره جز ریزش مو. لاغر نمیشید که هیچی قرار هست به زودی کچل هم بشید.
اصلا لحاظ نکرده تو چند سالته؟ نیازهای روزانه شخص تو به کالری رو در نظر نگرفته. یه رژیم سفت و سخت نوشته داده دست مردم. فارغ از اینکه جنسیت اون ها چیه؟ جوون هستن یا نه؟ اصلا در روز به چقدر کالری نیاز دارن؟ وزن الان اون ها چقدره و به چه وزنی میخوان که برسن؟ برای همه یه نسخه رو تجویز کرده.
نهایت کالری که این رژیم به بدن میرسونه 600 تا 800 کالری هست. در حالی که نیاز به کالری آدم ها بسته به اینکه چند سالشون هست و شرایط فیزیکی بدنشون به چه شکل هست خیلی بیشتر از این هاست. اگر با همین 600 تا 800 کالری پیش بره که خیلی زود از پا میفته.
و یه ایراد مهم دیگه اختلاف کالری هست که وعده های هر روز این رژیم با هم دارن. یه روز غذا با کالری بالا، روز بعدی با کالری پایین. این نوسان ها شوک بدی به بدن وارد میکنه.
یکی از عوارض بدی که این رژیم در طول روز داره شدت احساس گرسنگی هست که عجیب روی خلق و خو، تمرکز و کارآیی تاثیر میذاره. همین دخترخاله پر شر و شور و پرنشاط من تبدیل شده به یه عروسک زردی که انگار اشتباهی اون رو انداختن لای لباسهای رنگی توی ماشین لباسشویی. ضعیف و زرد و مچاله. اعصاب هم که تعطیل، با 3 مَن عسل هم نمیشه خوردش.
تحلیل رفتن عضلات از اتفاقات نفرت انگیز دیگه ای هست که توی این رژیم میفته. بدن وقتی میبینه داره وزن از دست میده چربی ها رو برای روز مبادا ذخیره می کنه و عضلات بیچاره رو برای تامین انرژی می سوزونه. و وقتی رژیم جواب نمیده اضافه وزن دیگه با عضله برنمیگرده. چرا که چربی ها مشتاقانه میان به آغوشتون. مخصوصا چربی های سمج دور شکم تون.
کاهش سریع وزن هم به این خاطر هست که بدن داره آب میان بافتی خودش رو همینطوری به شدت از دست میده. این خودش یه عالمه دسته گلِ دیگه مثل سردرد و سرگیجه و تاری دید و از همین دست عوارض به آب میده.
طبق گفته ی دخترخاله م تمرینات و ورزش هایی هم برای این دوران بود. اما انقدر بی جون و بی حال بود که فعالیت های روزانه خودش رو با عذاب انجام میداد چه برسه تمرین های ورزشی.
به هرجای این رژیم نگاه میکنم هیچ پایه و اساس علمی توی اون نمیبینم. اصلا اون هایی که این رژیم کانادایی رو طراحی و باب کردن که مطمئنم پدر و مادرشون کانادایی نبوده، پیش خودشون فکر نکردن کاهش وزن غیر اصولی که توی 15 روز اتفاق میفته توی همون 15 روز هم برمیگرده؟!
حرف آخر
با وجود اینکه از آسیب ها و ضرر های این رژیم حرف های زیادی زده شده، اما افراد زیادی معتقد بودند که این رژیم رو انجام دادن و موفق هم بودن. خیلی عوامل ممکنه روی این موفقیت تاثیر داشته باشه و این دلیل محکمی برای اثبات خوبی این رژیم نیست. ممکن هست اون افراد از شرایط فیزیکی و بدنی خاص و مناسبی برای تحمل این 15 روز برخوردار بوده باشند و فقط هم محدود به اون 15 روز کردند و بعد از اون برنامه غذایی همیشگی خودشون رو در پیش گرفتند.
اما اصولا افراد توی این رژیم زمان زیادی نمیگذره که با آسیب های اون مواجه میشن. پس خوب هست که به علمِ بیچاره ی طفلکی هم اعتماد کنید و از روش ها و متدهایی پیروی کنید که علم هم تاییدشون کرده باشه. متخصصین سال ها تحصیل کردن و نور چراغ خوردن تا بتونن روزی به شما کمک کنن. برای هر نوع تغییری توی سبک غذایی زندگی تون به اون ها اعتماد کنید تا متناسب با شرایط فیزیکی شما، راهنمایی های لازم رو برای کاهش و یا حتی افزایش وزن به شما بدن.
کاهش وزن هرچقدر آهسته تر و اصولی تر اتفاق بیفته، موندگاری و ثبات اون هم بیشتر هست. و برای یه کاهش وزن اصولی، عصبانی کردن مرکز فرماندهی گرسنگی توی مغزتون دیگه جواب نمیده. شما باید در عین حال که یه رژیم غذایی سالم و منطقی همراه با میان وعده های خوب برای بدنتون فراهم می کنید، زیر نظر یه مربی تمرینات لازم و اساسی رو هم انجام بدید تا به نتیجه دلخواه خودتون برسید. خیالتون رو راحت کنم: رژیم غذایی بدون ورزش کردن یه بدن خوش فرم برای شما نمی سازه.
حالا یکم شما بگید از خودتون؟ آیا حاضرید فقط برای خوش هیکل دیده شدن توی جمع فامیل بدنتون رو در معرض خطر قرار بدید؟ اصلا شما نظرتون راجع به رژیم کانادایی چی هست؟ تجربه ش کردید؟ اگر فکر میکنید من دارم اشتباه میکنم خوشحال میشم من رو از اشتباه در بیارید. منتظر پیام هاتون هستم.
